

- ★★
- ★★
- ★★
- ★★
- ★★
تنهابی
متن ترانه درد تازه
می بینی خراب و داغونت شدم سوختم
خوشی تو رو به تنهایی خود فروختم
اگر ارزون تو رو دادم به یک دنیای که خود نیستم
چون که من زاده ی دردم و با درد و غم ، غریب نیستم
غریب نیستم، غریب نیستم
گاهی وقت ها بی خبر میام کنار پنجرت
تا یک کم ببینمت، آخ که دلم تنگه واست
خوشم از شادی تو، وقتی می خندی با رقیب
تو دلم تازه می شه یک درد کهنه ی غریب
همه درد ها رو کشیدم جز این درد عاشقی
سهم من از باغ عشق شد گل زرد عاشقی
آی دلم ببخش اگر یک درد تازه ای اومد
آخرین فصل غمه باز فصل سرد عاشقی
گاهی وقت ها بی خبر میام کنار پنجرت
تا یک کم ببینمت، آخ که دلم تنگه واست
خوشم از شادی تو، وقتی می خندی با رقیب
تو دلم تازه می شه یک درد کهنه ی غریب
همه درد ها رو کشیدم جز این درد عاشقی
سهم من از باغ عشق شد گل زرد عاشقی
آی دلم ببخش اگر یک درد تازه ای اومد
آخرین فصل غمه باز فصل سرد عاشقی
همه درد ها رو کشیدم جز این درد عاشقی
سهم من از باغ عشق شد گل زرد عاشقی
آی دلم ببخش اگر یک درد تازه ای اومد
آخرین فصل غمه باز فصل سرد عاشقی
آخرین فصله غمه باز فصل سرد عاشقی
همه درد ها رو کشیدم جز این درد عاشقی
سهم من از باغ عشق شد گل زرد عاشقی
آی دلم ببخش اگر یک درد تازه ای اومد
آخرین فصل غمه باز فصل سرد عاشقی
متن ترانه هیچکی نمیتونه بفهمه
هیچکی نمیتونه بفهمه که دلم از چی گرفته
هیچکی نمیتونه بفهمه که صدام از چی گرفته
هیچکی نمی مونه تا با من تووی راهم همسفر شه
آخه میترسه که با من, با دلِ من در به در شده
هیچکی نمیدونه که چشمام چرا همیشه خیس خیسه
چرا هیچکی حتی یه نامه واسه من دیگه نمی نویسه
هیچکی نمیدونه که قلبم تا حالا چند دفه شکسته
هیچکی نمیدونه سر راه اون تا حالا چند دفه نشسته
هیچکی نمیتونه بفهمه که دلم از چی گرفته
هیچکی نمیتونه بفهمه که صدام از چی گرفته
هیچکی نمی مونه تا با من تووی راهم همسفر شه
آخه میترسه که با من, با دلِ من در به در شده
هیچکی نمیدونه که چشمام چرا همیشه خیس خیسه
چرا هیچکی حتی یه نامه واسه من دیگه نمی نویسه
هیچکی نمیدونه که قلبم تا حالا چند دفه شکسته
هیچکی نمیدونه سر راه اون تا حالا چند دفه نشسته
آخه توو کلبه ی سوت و کور و تاریکِ قلبم خورشید که جا نمیشه
میدونم اگه تا لحظه ی مرگم بگردم دنبالش پیدا نمیشه
آخه توو کلبه ی سوت و کور و تاریکِ قلبم خورشید که جا نمیشه
میدونم اگه تا لحظه ی مرگم بگردم دنبالش پیدا نمیشه
هیچکی نمیتونه بفهمه که دلم از چی گرفته
هیچکی نمیتونه بفهمه که صدام از چی گرفته
هیچکی نمی مونه تا با من تووی راهم همسفر شه
آخه میترسه که با من, با دلِ من در به در شده
هیچکی نمیدونه که چشمام چرا همیشه خیس خیسه
چرا هیچکی حتی یه نامه واسه من دیگه نمی نویسه
هیچکی نمیدونه که قلبم تا حالا چند دفه شکسته
هیچکی نمیدونه سر راه اون تا حالا چند دفه نشسته
آخه توو کلبه ی سوت و کور و تاریکِ قلبم خورشید که جا نمیشه
میدونم اگه تا لحظه ی مرگم بگردم دنبالش پیدا نمیشه
آخه توو کلبه ی سوت و کور و تاریکِ قلبم خورشید که جا نمیشه
میدونم اگه تا لحظه ی مرگم بگردم دنبالش پیدا نمیشه
- ★★
- ★★
- ★★
- ★★
- ★★
شما اولین نظر را بنویسید.