

- ★★
- ★★
- ★★
- ★★
- ★★
سید معراج اشرافی
متن ترانه دوباره تو
یه چند وقته
حس میکنم نسبت بهم سردی
تو بین راه دستامو ول کردی
از اون همه خاطره دل کندی
یه چند وقته
این رابطه به تار مو بنده
چشات تو عکسامون نمیخنده
تاریکه دیگه با تو آینده
بگو همش خوابه
که عشق من به یه غریبه دل داده
میگی سو تفاهم بوده در واقع
شاید باور کنم بازم من ساده
بگو همش خوابه
که عشق من به یه غریبه دل داده
میگی سو تفاهم بوده در واقع
شاید باور کنم بازم من ساده
دوباره تو دوباره من
حال خرابه این روزای منو ببین و بخند
دوباره تو دوباره من
حال خرابه این روزای منو ببین و بخند
زل نرن تو چشم من که گریه داره حالم
یه چند وقته یه بغضی تو گلومه
همش فراریم از جمع با خودم حرف میزنم
یه شب خواب راحت تنها آرزومه
بی معرفت معلومه کجایی
آماده نیستم هنوز واسه جدایی
واسه دیدن تو با اون تنهایی تو بارون
واسه اشک چشامون
بگو خوابه
که عشق من به یه غریبه دل داده
میگی سو تفاهم بوده در واقع
شاید باور کنم بازم منه ساده
دوباره تو دوباره من
حال خرابه این روزای منو ببین و بخند
دوباره تو دوباره من
حال خرابه این روزای منو ببین و بخند
متن ترانه من آدم رویای تو نیستم
من آدم رویای تو نیستم
من فکر و ذکرم پرت این سازه
یکی مثل تو با چش رنگی
با یه روانی که نمیسازه
من آدم رویای تو نیستم
من با خودم درگیرم افسرده ام
من زخمی راه نم پاهام
از بس تو هر راهی زمین خوردم
کنار من لبه ی پرتگاهی
که آخرم سقوط میکنی
دیوونه زل نزنم تو چشام
چرا هر چی میگم سکوت میکنی
آره تصمیمم اینه
تنهای آرومم
اشکاتو از صورتت پاک بکن خانومم
اینجا ته خطه
دستامو ول کن و برو
دیگه نمیخوام تو رو
آره تصمیمم اینه
تنهای آرومم
اشکاتو از صورتت پاک بکن خانومم
اینجا ته خطه
دستامو ول کن و برو
دیگه نمیخام تو رو
حیفته به پای من نسوز
این هوای برای تو بده
که انتظاری تو داری از کسی
که یه عمره با خودش هم بهم زده
قول بده بخندی بعد از این
با اینکه فاصله واسه هر دومون سخته
بهش نبند کسی که رنجوندم
دوباره از ته دل خوشحال و خوشبخته
آره تصمیمم اینه
تنهای آرومم
اشکاتو از صورتت پاک بکن خانومم
اینجا ته خطه
دستامو ول کن و برو
دیگه نمیخام تو رو
آره تصمیمم اینه
تنهای آرومم
اشکاتو از صورتت پاک بکن خانومم
اینجا ته خطه
دستامو ول کن و برو
دیگه نمیخوام تو رو
متن ترانه روز برفی
چشامو میبندم میخوام هرچی غصس بمیره
که تو خواب یکی از تنم عطرتو پس بگیره نمیشه نمیشه
عزیزم نمیدونی عشقت چقدر سینه سوزه
چه سخته آدم چشم به تاریکی شب بدوزه همیشه همیشه
شبا بیدار و روزا خیره به عکست
این شده کارم دیگه طاقت ندارم
دلم میخواد یه جایی اون ور دنیا خودمو جا بذارم
آخه عادت ندارم تو که نباشی خوابم نمیره خیلی دلم میگیره
فراموشم نمیشه خاطره هامون واسه من خیلی دیره
یه آدم چقدر طاقت غصه داره
چجوری میشه خنده روی لبام پا بذاره دوباره دوباره
به جایی رسیدم که با هیشکی حرفی ندارم
نباشی من هیچ حسی به روز برفی ندارم نمیخوام بباره
شبا بیدار و روزا خیره به عکست
این شده کارم دیگه طاقت ندارم
دلم میخواد یه جایی اون ور دنیا خودمو جا بذارم
آخه عادت ندارم تو که نباشی خوابم نمیره خیلی دلم میگیره
فراموشم نمیشه خاطره هامون واسه من خیلی دیره
- ★★
- ★★
- ★★
- ★★
- ★★
شما اولین نظر را بنویسید.