

- ★★
- ★★
- ★★
- ★★
- ★★
sirvan
متن ترانه مرد تنها
🗣 Farhad
🎵 Marde Tanha
#Farhad
با صدای بی صدا
مث یه کوه بلند
مث یه خواب کوتاه
یه مرد بود یه مرد
با دستهای فقیر
با چشمهای محروم
با پاهای خسته
یه مرد بود یه مرد
شب، با تابوت سیاه
نشست توی چشمهاش
خاموش شد ستاره
افتاد روی خاک
سایه اش هم نمیموند
هرگز پشت سرش
غمگین بود و خسته
تنهای تنها
با لبهای تشنه
به عکس یه چشمه
نرسید تا ببینه
قطره، قطره
قطرهٔ آب، قطرهٔ آب
در شب بی تپش
این طرف، اون طرف
میافتاد تا بشنفه
صدا؛ صدا ...
صدای پا، صدای پا ...
متن ترانه برف
🗣 Mehrad Hidden
🎵 Barf
#MehradHidden
راه رفته رو برنمیگردم این همه انرژی چی میشه
وجب به وجبشو من تنهایی رفتم الکی نمیشه
کلی پند و نصیحت و گوش ندادم اونا حرفای پیشه
دلو زدم به دریا رفتم سراغ هرچی گفتن نمیشه
حالا که رنگی نمونده توویِ بومم که بخواد نقاشی بشه
وقتی دنیا دورو برم برام مثِ یه سنگ به شیشه
وقتی برف و بارون و برگا میریزه یخ میزنه ریشه
تنها چیزی که برام مونده این قلب منه که از آتیشه
راه رفته رو برنمیگردم این همه انرژی چی میشه
وجب به وجبشو من تنهایی رفتم الکی نمیشه
کلی پند و نصیحت و گوش ندادم اونا حرفای پیشه
دلو زدم به دریا رفتم سراغ هرچی گفتن نمیشه
حالا که رنگی نمونده توویِ
وقتی
وقتی برف و بارون و برگ
تنها چیزی که برام مونده این قلب منه که از آتیشه


متن ترانه برف
🗣 Mehrad Hidden
🎵 Barf
#MehradHidden
راه رفته رو برنمیگردم این همه انرژی چی میشه
وجب به وجبشو من تنهایی رفتم الکی نمیشه
کلی پند و نصیحت و گوش ندادم اونا حرفای پیشه
دلو زدم به دریا رفتم سراغ هرچی گفتن نمیشه
حالا که رنگی نمونده توویِ بومم که بخواد نقاشی بشه
وقتی دنیا دورو برم برام مثِ یه سنگ به شیشه
وقتی برف و بارون و برگا میریزه یخ میزنه ریشه
تنها چیزی که برام مونده این قلب منه که از آتیشه
راه رفته رو برنمیگردم این همه انرژی چی میشه
وجب به وجبشو من تنهایی رفتم الکی نمیشه
کلی پند و نصیحت و گوش ندادم اونا حرفای پیشه
دلو زدم به دریا رفتم سراغ هرچی گفتن نمیشه
حالا که رنگی نمونده توویِ
وقتی
وقتی برف و بارون و برگ
تنها چیزی که برام مونده این قلب منه که از آتیشه
متن ترانه گنجشکک
🗣 Farhad
🎵 Gonjeshgak
#Farhad
گنجشکک اشی مشی
لب بوم ما مشین
بارون میاد خیس میشی
برف میاد گوله میشی
میفتی تو حوض نقاشی
خیس میشی گوله میشی
میفتی تو حوض نقاشی
کی میگیره فراش باشی
کی میکشه قصاب باشی
کی میپزه آشپز باشی
کی میخوره حاکم باشی
گنجشکک اشی مشی
گنجشکک اشی مشی
لب بوم ما بشین
نگاه کن از اون بالا
چی میگذره توی حوض نقاشی
لب بوم ما دیگه بارون نمیاد
اگرم بیاد ، خیس نمیشی
گنجشکک اشی مشی
خیس نمیشی ، گوله نمیشی
دیگه نمیفتی تو حوض نقاشی
گنجشکک اشی مشی
گنجشکک اشی مشی
کی میگیره؟ حکیم باشی
کی میکشه؟ حکیم باشی
کی میپزه؟ حکیم باشی
گنجشکک اشی مشی
اولش فراش باشی
یه کم گذشت قصاب باشی
بعدشم آشپز باشی
همه خود کشی شدند!
توی حوض نقاشی
گنجشکک اشی مشی
لب بوم ما بشین
نگاه کن از اون بالا
چی میگذره توی حوض نقاشی
متن ترانه نجوا
🗣 Farhad
🎵 Avar
#Farhad
تو هم با من نبودی مثل من با من و حتی مثل تن با من
تو هم با من نبودی آنکه میپنداشتم باید هوا باشد
و یا حتی گمان میکردم اینطور باید از خیل خبر چینان جدا باشد
تو هم با من نبودی تو هم با من نبودی
تو هم از ما نبودی با آنکه ذات درد را باید صدا باشد
و یا با من چنان هم سفره ی شب باید از جنس منو عشقو خدا باشد
... تو هم از ما نبودی
تو هم مؤمن نبودی بر گلیم ما و حتی در حریم ما
ساده دل بودم که میپنداشتم دستان نا اهل تو باید مثل هر عاشق رها باشد
... تو هم از ما نبودی
تو هم مؤمن نبودی بر گلیم ما و حتی در حریم ما
ساده دل بودم که میپنداشتم دستان نا اهل تو باید مثل هر عاشق رها باشد
تو هم با من نبودی یار ,ای آور ای سیل مصیبت بار
متن ترانه مرد تنها
🗣 Farhad
🎵 Marde Tanha
#Farhad
با صدای بی صدا
مث یه کوه بلند
مث یه خواب کوتاه
یه مرد بود یه مرد
با دستهای فقیر
با چشمهای محروم
با پاهای خسته
یه مرد بود یه مرد
شب، با تابوت سیاه
نشست توی چشمهاش
خاموش شد ستاره
افتاد روی خاک
سایه اش هم نمیموند
هرگز پشت سرش
غمگین بود و خسته
تنهای تنها
با لبهای تشنه
به عکس یه چشمه
نرسید تا ببینه
قطره، قطره
قطرهٔ آب، قطرهٔ آب
در شب بی تپش
این طرف، اون طرف
میافتاد تا بشنفه
صدا؛ صدا ...
صدای پا، صدای پا ...
متن ترانه Do't Let Me Be Misunderstood
🗣 Lana Del Rey
🎵 Don T Let Me Be Misunderstood
#LanaDelRey
Verse 1]
Baby, you understand me now?
If sometimes you see that I'm mad
Don't you know, no one alive can always be an angel?
When everything goes wrong, you see some bad
[Chorus]
But I'm just a soul whose intentions are good
Oh Lord, please don't let me be misunderstood
[Verse 2]
You know sometimes, baby, I'm so carefree
With a joy that's hard to hide
And then sometimes, again, it seems that all I have is worry
And then you're bound to see my other side
[Chorus]
But I'm just a soul whose intentions are good
Oh Lord, please don't let me be misunderstood
[Verse 3]
If I seem edgy
I want you to know
I never meant to take it out on all you
Life has its problems
And I get more than my share
But that's one thing I never mean to do
[Bridge]
Cause I love you
Oh baby, I'm just human
Don't you know I have faults like anyone?
Sometimes I find myself alone regretting
Some little foolish thing
Some simple thing that I've done
[Chorus]
Cause I'm just a soul whose intentions are good
Oh Lord, please don't let me be misunderstood
[Outro]
I try so hard, don't let me be misunderstood
I try so hard, don't let me be misunderstood
متن ترانه کوچ بنفشه ها
🗣 Farhad
🎵 Kooche Banafsheha
#Farhad
در روزهای آخر اسفند،
در نیمروز روشن،
وقتی بنفشهها را
با برگ و ریشه و پیوند و خاک
در جعبههای کوچک چوبین جای میدهند
در روزهای آخر اسفند،
در نیمروز روشن،
وقتی بنفشهها را
با برگ و ریشه و پیوند و خاک
در جعبههای کوچک چوبین جای میدهند
جوی هزار زمزمهی درد و انتظار
در سینه میخروشد و بر گونهها روان.
جوی هزار زمزمهی درد و انتظار
در سینه میخروشد و بر گونهها روان.
ای کاش آدمی،
وطناش را همچون بنفشهها
میشد با خود ببرد هر کجا که خواست!
ای کاش آدمی،
وطناش را همچون بنفشهها
میشد با خود ببرد هر کجا که خواست!
در روشنایی باران،
در آفتاب پاک،
در روزهای آخر اسفند،
در نیمروز روشن،
وقتی بنفشهها را
با برگ و ریشه و پیوند و خاک
در جعبههای کوچک چوبین جای میدهند
جوی هزار زمزمهی درد و انتظار
در سینه میخروشد و بر گونهها روان.
جوی هزار زمزمهی درد و انتظار
در سینه میخروشد و بر گونهها روان.
ای کاش آدمی،
وطناش را همچون بنفشهها
میشد با خود ببرد هر کجا که خواست!
ای کاش آدمی،
وطناش را همچون بنفشهها
میشد با خود ببرد هر کجا که خواست!
ای کاش آدمی،
وطناش را همچون بنفشهها
میشد با خود ببرد هر کجا که خواست!
ای کاش آدمی،
وطناش را همچون بنفشهها
میشد با خود ببرد هر کجا که خواست!
ای کاش آدمی،
وطناش را همچون بنفشهها
میشد با خود ببرد هر کجا که خواست!
ای کاش آدمی،
وطناش را همچون بنفشهها
میشد با خود ببرد هر کجا که خواست!
متن ترانه Yesterday When I Was Young
🗣 Adele
🎵 When We Were Young
#Adele
Verse 1]
Everybody loves the things you do
From the way you talk
To the way you move
Everybody here is watching you
Cause you feel like home
You're like a dream come true
But if by chance you're here alone
Can I have a moment
Before I go?
Cause I've been by myself all night long
Hoping you're someone I used to know
[Pre-Chorus]
You look like a movie
You sound like a song
My God, this reminds me
Of when we were young
[Chorus]
Let me photograph you in this light
In case it is the last time
That we might be exactly like we were
Before we realized
We were sad of getting old
It made us restless
It was just like a movie
It was just like a song
[Verse 2]
I was so scared to face my fears
Cause nobody told me that you'd be here
And I swore you moved overseas
That's what you said, when you left me
[Pre-Chorus]
You still look like a movie
You still sound like a song
My God, this reminds me
Of when we were young
[Chorus]
Let me photograph you in this light
In case it is the last time
That we might be exactly like we were
Before we realized
We were sad of getting old
It made us restless
It was just like a movie
It was just like a song
[Bridge]
When we were young
When we were young
When we were young
When we were young
[Verse 3]
It's hard to win me back
Everything just takes me back
To when you were there
To when you were there
And a part of me keeps holding on
Just in case it hasn't gone
I guess I still care
Do you still care?
[Pre-Chorus]
It was just like a movie
It was just like a song
My God, this reminds me
Of when we were young
[Bridge]
When we were young
When we were young
When we were young
When we were young
[Chorus]
Let me photograph you in this light
In case it is the last time
That we might be exactly like we were
Before we realized
We were sad of getting old
It made us restless
I'm so mad I'm getting old
It makes me reckless
It was just like a movie
It was just like a song
When we were young
متن ترانه Windmills of Your Mind
🗣 The 1975
🎵 Inside Your Mind
#The1975
[Verse 1]
I've been watching you walk
I've been learning the way that you talk
The back of your head is at the front of my mind
Soon I'll crack it open just to see what's inside your mind
[Chorus]
Inside your mind
[Verse 2]
Maybe I will wait until you're fast asleep
Dreaming things I have the right to see
Maybe you are dreaming you're in love with me
The only option left is look and see
[Chorus]
Inside your mind
Inside your mind
[Verse 3]
I can show you the photographs of you getting on with life
I've had dreams where there's blood on you
All those dreams where you're my wife
[Outro]
Inside your mind
Inside your mind
Inside your mind
Inside your mind
متن ترانه Unchain Melody
🗣 Farhad
🎵 Jomeh
#Farhad
توی قاب خیس این پنجرهها
عکسی از جمعهی غمگین میبینم،
چه سیاه ئه به تناش رخت عزا!
تو چشاش ابرای سنگین میبینم.
داره از ابر سیا خون میچکه!
جمعهها خون جای بارون میچکه!
نفسام در نمیآد، جمعهها سر نمیآد!
کاش میبستم چشامو، این ازم بر نمیآد!
داره از ابر سیا خون میچکه!
جمعهها خون جای بارون میچکه!
عمر جمعه به هزار سال میرسه،
جمعهها غم دیگه بیداد میکنه،
آدم از دست خودش خسته میشه،
با لبای بسته فریاد میکنه:
داره از ابر سیا خون میچکه!
جمعهها خون جای بارون میچکه!
جمعه وقت رفتن ئه, موسم دلکندن ئه،
خنجر از پشت میزنه, اون که همراه من ئه!
داره از ابر سیا خون میچکه!
جمعهها خون جای بارون میچکه!
متن ترانه Yesterday
🗣 The Beatles
🎵 Yesterday
#TheBeatles
Yesterday, all my troubles seemed so far away
Now it looks as though they're here to stay
Oh, I believe in yesterday
Suddenly, I'm not half the man I used to be
There's a shadow hanging over me.
Oh, I yesterday came suddenly
Why she had to go I don't know she wouldn't say
I said something wrong, now I long for yesterday
Yesterday, love was such an easy game to play
Now I need a place to hide away
Oh, I believe in yesterday
Why she had to go I don't know she wouldn't say
I said something wrong, now I long for yesterday
Yesterday, love was such an easy game to play
Now I need a place to hide away
Oh, I believe in yesterday
Mm mm mm mm mm mm mm
متن ترانه Hey! That Is No way to Say Goodbye
🗣 Bruno Mars
🎵 Too Good To Say Goodbye
#BrunoMars
[Verse 1]
I've made mistakes
I could have treated you better
I let you get away
There goes my happily ever after
[Pre-Chorus]
Tell me why, why can't we try and start again?
This can't be how our story ends
You're more than my girl, you're my best friend
Tell me you remember when
Oooh, I was your man and you were my girl
It was you and me against the world
[Chorus]
Baby, ain't no body gonna love me like the way you do
And you ain't never gonna find a love like mine
Tell me what can I do to make it up to you?
'Cause what we got's too good to say goodbye, goodbye
[Verse 2]
Yeah, I'm still in love with you darlin'
I know you feel the same
Oh, what's the point of us both being broken hearted?
I pray it's never too late
[Pre-Chorus]
Tell me why, why can't we try and start again?
This can't be how our story ends
You're more than my girl, you're my best friend
Tell me you remember when
I was your man and you were my girl
It was you and me against the world
[Chorus]
Baby, ain't no body gonna love me like the way you do
And you ain't never gonna find a love like mine
Tell me what can I do to make it up to you?
'Cause what we got's too good to say goodbye, goodbye
[Bridge]
(Oh, don't you give up)
Girl won't you listen?
(Oh, don't you give up)
It's you that I'm missin'
(Oh, don't you give up)
Take my hand, I wanna go, I wanna go
(All the way)
If we're gonna fight this fight for better days
I know we're gonna make it
This is the chance, let's take it
[Chorus]
Baby, ain't no body gonna love me like the way you do
(No, no, no, no)
And you ain't never gonna find a love like mine
(Oh, tell me)
Tell me what can I do to make it up to you?
'Cause what we got's too good to say goodbye
(Come on, come on) goodbye (Oh baby, baby)
Baby, ain't no body gonna love me like the way you do
And you ain't never gonna find a love like mine
(Oh, tell me)
Tell me what can I do to make it up to you?
'Cause what we got's too good to say goodbye, goodbye
متن ترانه نجوا
🗣 Farhad
🎵 Avar
#Farhad
تو هم با من نبودی مثل من با من و حتی مثل تن با من
تو هم با من نبودی آن که میپنداشتم باید هوا باشد
و یا حتی گمان میکردم اینطور باید از خیل خبر چینان جدا باشد
تو هم با من نبودی تو هم با من نبودی
تو هم از ما نبودی با آن که ذات درد را باید صدا باشد
و یا با من چنان هم سفره ی شب باید از جنس منو عشق و خدا باشد
تو هم از ما نبودی
تو هم مؤمن نبودی بر گلیم ما و حتی در حریم ما
ساده دل بودم که میپنداشتم دستان نا اهل تو باید مثل هر عاشق رها باشد
تو هم از ما نبودی
تو هم مؤمن نبودی بر گلیم ما و حتی در حریم ما
ساده دل بودم که میپنداشتم دستان نا اهل تو باید مثل هر عاشق رها باشد
تو هم با من نبودی یار، ای آور ای سیل مصیبت بار
متن ترانه مرد تنها
🗣 Farhad
🎵 Marde Tanha
#Farhad
با صدای بی صدا
مث یه کوه بلند
مث یه خواب کوتاه
یه مرد بود یه مرد
با دستهای فقیر
با چشمهای محروم
با پاهای خسته
یه مرد بود یه مرد
شب، با تابوت سیاه
نشست توی چشمهاش
خاموش شد ستاره
افتاد روی خاک
سایه اش هم نمیموند
هرگز پشت سرش
غمگین بود و خسته
تنهای تنها
با لبهای تشنه
به عکس یه چشمه
نرسید تا ببینه
قطره، قطره
قطرهٔ آب، قطرهٔ آب
در شب بی تپش
این طرف، اون طرف
میافتاد تا بشنفه
صدا؛ صدا ...
صدای پا، صدای پا ...
متن ترانه رضا موتوری (مرد تنها)
🗣 Farhad
🎵 Asir-e Shab
#Farhad
جغد بارون خوردهای، تو کوچه فریاد میزنه
زیر دیوار بلندی، یه نفر جون میکَنه
کی میدونه تو دل تاریک شب، چی میگذره
پای بردههای شب، اسیر زنجیر غمه
دلم از تاریکیها خسته شده
همهی درها به روم بسته شده
من اسیر سایههای شب شدم
شب اسیر تور سرد آسمون
پا به پای سایهها باید برم
همهشب به شهر تاریک جنون
دلم از تاریکیها خسته شده
همهی درها به روم بسته شده
چراغ ستارهی من، رو به خاموشی میره
بین مرگ و زندگی، اسیر شدم باز دوباره
تاریکی با پنجههای سردش از راه میرسه
توی خاک سرد قلبم، بذر کینه میکاره
دلم از تاریکیها خسته شده
همهی درها به روم بسته شده
مرغ شومی پشت دیوار دلم
خودشو اینور و اونور میزنه
تو رگهای خستهی سرد تنم
ترس مردن داره پرپر میزنه
دلم از تاریکیها خسته شده
همهی درها به روم بسته شده
دلم از تاریکیها خسته شده
همهی درها به روم بسته شده
دلم از تاریکیها خسته شده
همهی درها به روم بسته شده...
متن ترانه آینه
🗣 Farhad
🎵 Ayneha
#Farhad
میبینم صورتامو تو آینه،
با لبی خسته میپرسم از خودم:
این غریبه کیه؟ از من چی میخواد؟
اون به من یا من به اون خیره شدم؟
باورم نمیشه هر چی میبینم،
چشامو یه لحظه رو هم میذارم،
به خودم میگم که این صورتکه،
میتونم از صورتام ورش دارم!
میکشم دستامو روی صورتام،
هر چی باید بدونم دستام میگه،
منو توی آینه نشون میده،
میگه: این تو یی، نه هیچ کس دیگه!
جای پاهای تموم قصهها،
رنگ غربت تو تموم لحظهها،
مونده روی صورتات تا بدونی
حالا امروز چی ازت مونده به جا!
آینه میگه: تو همونی که یه روز
میخواستی خورشیدو با دست بگیری،
ولی امروز شهر شب خونهت شده،
داری بیصدا تو قلبت میمیری!
میشکنم آینه رو تا دوباره
نخواد از گذشتهها حرف بزنه!
آینه میشکنه هزار تیکه میشه،
اما باز تو هر تیکهش عکس منه!
عکسا با دهنکجی بهم میگن:
چشم امید و ببُر از آسمون!
روزا با هم دیگه فرقی ندارن،
بوی کهنگی میدن تمومشون!
متن ترانه جمعه
🗣 Farhad
🎵 Jomeh
#Farhad
توی قاب خیس این پنجرهها
عکسی از جمعهی غمگین میبینم،
چه سیاه ئه به تناش رخت عزا!
تو چشاش ابرای سنگین میبینم.
داره از ابر سیا خون میچکه!
جمعهها خون جای بارون میچکه!
نفسام در نمیآد، جمعهها سر نمیآد!
کاش میبستم چشامو، این ازم بر نمیآد!
داره از ابر سیا خون میچکه!
جمعهها خون جای بارون میچکه!
عمر جمعه به هزار سال میرسه،
جمعهها غم دیگه بیداد میکنه،
آدم از دست خودش خسته میشه،
با لبای بسته فریاد میکنه:
داره از ابر سیا خون میچکه!
جمعهها خون جای بارون میچکه!
جمعه وقت رفتن ئه, موسم دلکندن ئه،
خنجر از پشت میزنه, اون که همراه من ئه!
داره از ابر سیا خون میچکه!
جمعهها خون جای بارون میچکه!
متن ترانه آوار
🗣 Farhad
🎵 Avar
#Farhad
تو هم با من نبودی مثل من با من و حتی مثل تن با من
تو هم با من نبودی آن که میپنداشتم باید هوا باشد
و یا حتی گمان میکردم اینطور باید از خیل خبر چینان جدا باشد
تو هم با من نبودی تو هم با من نبودی
تو هم از ما نبودی با آنکه ذات درد را باید صدا باشد
و یا با من چنان هم سفره ی شب باید از جنس منو عشق و خدا باشد
... تو هم از ما نبودی
تو هم مؤمن نبودی بر گلیم ما و حتی در حریم ما
ساده دل بودم که میپنداشتم دستان نا اهل تو باید مثل هر عاشق رها باشد
... تو هم از ما نبودی
تو هم مؤمن نبودی بر گلیم ما و حتی در حریم ما
ساده دل بودم که میپنداشتم دستان نا اهل تو باید مثل هر عاشق رها باشد
تو هم با من نبودی یار , ای آور ای سیل مصیبت بار
متن ترانه Let It Be
🗣 The Beatles
🎵 Let It Be
#TheBeatles
When I find myself in times of trouble, Mother Mary comes to me
Speaking words of wisdom, let it be
And in my hour of darkness she is standing right in front of me
Speaking words of wisdom, let it be
Let it be, let it be, let it be, let it be
Whisper words of wisdom, let it be
And when the broken hearted people living in the world agree
There will be an answer, let it be
For though they may be parted, there is still a chance that they will see
There will be an answer, let it be
Let it be, let it be, let it be, let it be
There will be an answer, let it be
Let it be, let it be, let it be, let it be
Whisper words of wisdom, let it be
Let it be, let it be, let it be, let it be
Whisper words of wisdom, let it be
And when the night is cloudy there is still a light that shines on me
Shine until tomorrow, let it be
I wake up to the sound of music, Mother Mary comes to me
Speaking words of wisdom, let it be
Let it be, let it be, let it be, yeah, let it be
There will be an answer, let it be
Let it be, let it be, let it be, yeah, let it be
Whisper words of wisdom, let it be
متن ترانه هفته خاکستری
🗣 Farhad
🎵 Hafteyeh Khaakestari
#Farhad
شنبه روز بدی بود، روز بی حوصلگی
وقت خوبی که می شد غزل تازه بگی
صبح یکشنبه ی من ، جدول نیمه تموم
همه خونه هاش سیاه، روی خونه جغد شوم
صفحه ی کهنه ی یادداشت های من
گفت دوشنبه روز میلاد منه،
اما شعر تو میگه که چشم من تو نخ ابره که بارون بزنه
آخ اگه بارون بزنه ، آخ اگه بارون بزنه
غروب سه شنبه خاکستری بود
همه انگار نوک کوه رفته بودن
به خودم هی زدم از اینجا برو
اما موش خورده شناسنامه ی من
عصر چهارشنبه ی من، عصر خوشبختی ما
فصل گندیدن من ، فصل جون سختی ما
روز پنجشنبه اومد
مثل سقاهک پیر ، رو نوکش یه چیکه آب
گفت به من بگیر بگیر
جمعه حرف تازه ای برام نداشت
هر چی بود پیش تر از اینها گفته بود
متن ترانه شبانه 1
🗣 Farhad
🎵 Shabaneh
#Farhad
کوچه ها باریکن
دکونا بسته ست
خونه ها تاریکن
طاقا شکسته ست
از صدا افتاده
تار و کمونچه
مرده می برن
کوچه به کوچه
نگاه کن مرده ها
به مرده نمیرن
حتی به شمع
جون سپرده نمیرن
شکل فانوسی ان
که اگر خاموش شه
واسه نفت نیست هنوز
یه عالم نفت توشه
جماعت من دیگه
حوصله ندارم
به خوب امید و
از بد گله نداره
گرچه از دیگرون
فاصله ندارم
کاری با کار این
قافله ندارم
کوچه ها باریکن
دکونا بسته ست
خونه ها تاریکن
طاقا شکسته ست
از صدا افتاده
تار و کونچه
مرده می برن
کوچه به کوچه
کوچه ها باریکن
دکونا بسته ست
خونه ها تاریکن
طاقا شکسته ست
کوچه ها باریکن
دکونا بسته ست
خونه ها تاریکن
طاقا شکسته ست
متن ترانه کودکانه (بوی عیدی)
🗣 Farhad
🎵 Koodakaneh
#Farhad
بوی عیدی بوی توپ بوی کاغذ رنــــگی
بوی تند ماهی دودی وسط سفره نــــو
بوی یاس جا نمازه ترمه مادر بــــــزرگ
با اینا زمستونو سر میکنم با اینا خستگیمو در میکنم
شادی شکستن قلک پول وحشت کم شدن سکه عیدی از شمردن زیاد
بوی اسکناس تا نخورده لای کتاب
با اینا زمستونو سر میکنم با اینا خستگیمو در میکنم
فکر قاشق زدن یه دختر چادر سیاه
شوق یک خیز بلند از روی بوته های نور
برق کفش جفت شده تو گنجه ها
با اینا زمستونو سر میکنم با اینا خستگیمو در میکنم
عشق یک ستاره ساختن با دولک
ترس ناتموم گذاشتن جریمه های عید مدرسه
بوی گل محمدی که خشک شده لایه کتاب
با اینا زمستونو سر میکنم با اینا خستگیمو در میکنم
بوی باغچه بوی حوض عطر خوب نذری
شب جمعه پیه فانوس توی کوچه گم شدن
توی جوی لاجوردی هوس یه آبتنـــی
با اینا زمستونو سر میکنم با اینا خستگیمو در میکنم
متن ترانه نجوا
🗣 Farhad
🎵 Avar
#Farhad
تو هم با من نبودی مثل من با من و حتی مثل تن با من
تو هم با من نبودی آن که میپنداشتم باید هوا باشد
و یا حتی گمان میکردم اینطور باید از خیل خبر چینان جدا باشد
تو هم با من نبودی تو هم با من نبودی
تو هم از ما نبودی با آن که ذات درد را باید صدا باشد
و یا با من چنان هم سفره ی شب باید از جنس منو عشق و خدا باشد
تو هم از ما نبودی
تو هم مؤمن نبودی بر گلیم ما و حتی در حریم ما
ساده دل بودم که میپنداشتم دستان نا اهل تو باید مثل هر عاشق رها باشد
تو هم از ما نبودی
تو هم مؤمن نبودی بر گلیم ما و حتی در حریم ما
ساده دل بودم که میپنداشتم دستان نا اهل تو باید مثل هر عاشق رها باشد
تو هم با من نبودی یار، ای آور ای سیل مصیبت بار
متن ترانه سقف
🗣 Farhad
🎵 Saghf
#Farhad
تـو فکر یک سـقـفـم
یـه سـقـف بـی روزن
یـه سـقـف پـا بـرجــا
محکـم تـر از آهــن
سـقـفی کـه تـنـپــوشِ ِ
هــراسِ مــا بـاشـه
تـو سـردی شـبهــا
لبــاس مــا بـاشـه
تـو فکر یک سـقـفـم
یه سـقـف رویــایـی
سـقـفی بـرای مــا
حـتی مـقــوایـی
تـو فکر یک سـقـفـم
یـه سـقـف بـی روزن
سـقـفی بـرای عــشـق
بـرای تو با من
سـقفی اندازه ی قلب من و تو
واسـه لمـس تپش دلواپـسی
بـرای شرم لطیـف آیـنـه هـا
واسـه پـیچـیـدن بـوی اطـلسی
زیـر ایـن سـقـف بـا تـو از گـل
از شـب و ستــاره میگـم
از تـو و از خـواستـن تـو
میگـم و دوبــاره میگـم
زندیگمو زیر این سقف
بـا تـو انـدازه می گیرم
گـم میشـم تـو معـنی تـو
معـنی تــازه می گیرم
زیر این سـقف، اگه باشه
پُر میشه از گرمیِ تو
لختی پـنجره هاشـو
می پوشـونه دستای تو
زیـر ایـن سـقـف
خوبه عطرِ خود فراموشـی، بپاشیم
آخر قصه بخوابیم
اول ترانه پـاشیم
سـقفمون افســوس و افـســـوس ...
تن ابر آسـمونه
یه افق یه بی نـهـایـت
کمترین فاصلمونه
تو فکر یه سقفم
متن ترانه خوشحالی برای همه
🗣 Farhad
🎵 Jomeh
#Farhad
توی قاب خیس این پنجرهها
عکسی از جمعهی غمگین میبینم،
چه سیاه ئه به تناش رخت عزا!
تو چشاش ابرای سنگین میبینم.
داره از ابر سیا خون میچکه!
جمعهها خون جای بارون میچکه!
نفسام در نمیآد، جمعهها سر نمیآد!
کاش میبستم چشامو، این ازم بر نمیآد!
داره از ابر سیا خون میچکه!
جمعهها خون جای بارون میچکه!
عمر جمعه به هزار سال میرسه،
جمعهها غم دیگه بیداد میکنه،
آدم از دست خودش خسته میشه،
با لبای بسته فریاد میکنه:
داره از ابر سیا خون میچکه!
جمعهها خون جای بارون میچکه!
جمعه وقت رفتن ئه, موسم دلکندن ئه،
خنجر از پشت میزنه, اون که همراه من ئه!
داره از ابر سیا خون میچکه!
جمعهها خون جای بارون میچکه!
متن ترانه کوچ بنفشه ها
🗣 Farhad
🎵 Kooche Banafsheha
#Farhad
در روزهای آخر اسفند،
در نیمروز روشن،
وقتی بنفشهها را
با برگ و ریشه و پیوند و خاک
در جعبههای کوچک چوبین جای میدهند
در روزهای آخر اسفند،
در نیمروز روشن،
وقتی بنفشهها را
با برگ و ریشه و پیوند و خاک
در جعبههای کوچک چوبین جای میدهند
جوی هزار زمزمهی درد و انتظار
در سینه میخروشد و بر گونهها روان.
جوی هزار زمزمهی درد و انتظار
در سینه میخروشد و بر گونهها روان.
ای کاش آدمی،
وطناش را همچون بنفشهها
میشد با خود ببرد هر کجا که خواست!
ای کاش آدمی،
وطناش را همچون بنفشهها
میشد با خود ببرد هر کجا که خواست!
در روشنایی باران،
در آفتاب پاک،
در روزهای آخر اسفند،
در نیمروز روشن،
وقتی بنفشهها را
با برگ و ریشه و پیوند و خاک
در جعبههای کوچک چوبین جای میدهند
جوی هزار زمزمهی درد و انتظار
در سینه میخروشد و بر گونهها روان.
جوی هزار زمزمهی درد و انتظار
در سینه میخروشد و بر گونهها روان.
ای کاش آدمی،
وطناش را همچون بنفشهها
میشد با خود ببرد هر کجا که خواست!
ای کاش آدمی،
وطناش را همچون بنفشهها
میشد با خود ببرد هر کجا که خواست!
ای کاش آدمی،
وطناش را همچون بنفشهها
میشد با خود ببرد هر کجا که خواست!
ای کاش آدمی،
وطناش را همچون بنفشهها
میشد با خود ببرد هر کجا که خواست!
ای کاش آدمی،
وطناش را همچون بنفشهها
میشد با خود ببرد هر کجا که خواست!
ای کاش آدمی،
وطناش را همچون بنفشهها
میشد با خود ببرد هر کجا که خواست!
متن ترانه شبانه 2
🗣 Farhad
🎵 Shabaneh
#Farhad
کوچه ها باریکن
دکونا بسته ست
خونه ها تاریکن
طاقا شکسته ست
از صدا افتاده
تار و کمونچه
مرده می برن
کوچه به کوچه
نگاه کن مرده ها
به مرده نمیرن
حتی به شمع
جون سپرده نمیرن
شکل فانوسی ان
که اگر خاموش شه
واسه نفت نیست هنوز
یه عالم نفت توشه
جماعت من دیگه
حوصله ندارم
به خوب امید و
از بد گله نداره
گرچه از دیگرون
فاصله ندارم
کاری با کار این
قافله ندارم
کوچه ها باریکن
دکونا بسته ست
خونه ها تاریکن
طاقا شکسته ست
از صدا افتاده
تار و کونچه
مرده می برن
کوچه به کوچه
کوچه ها باریکن
دکونا بسته ست
خونه ها تاریکن
طاقا شکسته ست
کوچه ها باریکن
دکونا بسته ست
خونه ها تاریکن
طاقا شکسته ست


متن ترانه بخش 1
با من صنما، دل دل دل دل و دل دل
یک دل دل یک یک دله کن
با من صنما، دل دل دل دل و دل دل
یک دل دل یک یک دله کن
گر سَر ننهم
گر سَر ننهم
وآنگه گله کن
با من صنما، دل دل دل دل و دل دل
یک دل دل یک یک دله کن
ای مطرب دل، زان نغمه خوش
این مغز مرا، پُرمشغله کن
ای مطرب دل، زان نغمه خوش
این مغز مرا، پرمشغله کن
سی پاره به کف (سی پاره به کف)
در چله شدی (در چله شدی)
سی پاره به کف (سی پاره به کف)
در چله شدی (در چله شدی)
سی پاره منم، ترک چله کن
سی پاره منم، ترک چله کن
با من صنما، دل یک دله کن
گر سَر ننهم، وآنگه گله کن
با من صنما، دل یک دله کن
گر سَر ننهم، وآنگه گله کن
با من صنما، دل دل دل دل و دل دل
یک دل دل یک یک دله کن
گر سَر ننهم
گر سَر ننهم
وآنگه گله کن
با من صنما، دل دل دل دل و دل دل
یک دل دل یک یک دله کن
متن ترانه بخش 2
چه دانستم که این سودا، مرا زین سان کند مجنون
دلم را دوزخی سازد دو چشمم را کند جیحون
چه دانستم که سیلابی مرا ناگاه برباید
چو کشتی ام دراندازد میان قُلزم پرخون
زند موجی بر آن کشتی که تخته تخته بشکافد
که هر تخته فروریزد ز گردشهای گوناگون
نهنگی هم برآرد سر خورد آن آب دریا را
چُنان دریای بیپایان شود بیآب چون هامون
چو این تبدیلها آمد نه هامون ماند و نه دریا
چه دانم من دگر چون شد که چون غرق است در بیچون
چه دانمهای بسیار است، لیکن من نمیدانم
که خوردم از دهان بندی در این دریا کفی افیون
متن ترانه چرا رفتی
چرا رفتی؟ چرا؟ من بیقرارم/
به سر، سودای آغوشِ تو دارم/
نگفتی ماهتاب امشب چه زیباست؟/
ندیدی جانم از غم ناشکیباست؟/
چرا رفتی؟ چرا؟ من بیقرارم/
به سر سودای آغوشِ تو دارم/
خیالت گرچه عمری یارِ من بود/
امیدت گرچه در پندار من بود/
بیا امشب شرابی دیگرم دِه/
ز مینای حقیقت ساغرم دِه/
چرا رفتی؟ چرا؟ من بیقرارم/
به سر سودای آغوش تو دارم/
چرا رفتی؟ چرا؟ من بیقرارم/
به سر سودای آغوش تو دارم/
نگفتی ماهتاب امشب چه زیباست؟/
ندیدی جانم از غم ناشکیباست؟/
چرا رفتی؟ چرا؟ من بیقرارم/
به سر سودای آغوشِ تو دارم/
دل دیوانه را دیوانه تر کن/
مرا از هر دو عالم بی خبر کن/
دل دیوانه را دیوانه تر کن/
مرا از هر دو عالم بی خبر کن، بی خبر کن/
بیا امشب شرابی دیگرم دِه/
ز مینای حقیقت ساغرم دِه/
ز مینای حقیقت ساغرم دِه/
چرا رفتی؟ چرا؟ من بیقرارم/
چرا رفتی؟ چرا؟ من بیقرارم/
به سر، سودای آغوشِ تو دارم/
چرا رفتی؟ چرا؟ من بیقرارم/
به سر، سودای آغوشِ تو دارم/
چرا رفتی؟ چرا؟ من بیقرارم/
به سر، سودای آغوشِ تو دارم
متن ترانه درون آینه
درون آینه ی روبرو چه می بینی/
درون آینه ی روبرو چه می بینی/
تو ترجمانِ جهانی بگو چه می بینی/
تویی برابر تو چَشم در برابر چَشم/
در آن دو چشم پر از گفت و گو چه می بینی، چه می بینی/
درون آینه ی روبرو چه می بینی/
تو هم شراب خودی، هم شراب خواره ی خود/
سوای خون دلت سوای خون دلت/
در سبو چه می بینی، بگو چه می بینی/
در آن گلوله ی آتش گرفته ای که دل است/
در آن گلوله ی آتش گرفته ای که دل است/
و باد می بردش/
و باد می بردش سو به سو چه می بینی، چه میبینی/
درون آینه ی روبرو چه می بینی، چه میبینی
متن ترانه دل به دل
دلسپرده ام من به روی تو/
در دل من است آرزوی تو/
دلسپرده ام من به روی تو/
در دل من است آرزوی تو/
دلسپرده ام من به روی تو/
در دل من است آرزوی تو/
دلسپرده ام من به روی تو/
دلسپرده ام من به روی تو/
در دل من است آرزوی تو/
بخت آینه باشدم اگر می نشاندم رو به روی تو/
جان جان جان از همه جهان/
می کشد دلم پَر به سوی تو/
دل به دل ز تو تا تو آمدم/
قبله گاه من خاک کوی تو/
دل به دل ز تو تا تو آمدم/
قبله گاه من خاک کوی تو/
من که عاشقم مست و سرخوشم/
جرعه می کشم من صبوی تو/
گنج آرزو در دل منی/
گنج آرزو در دل منی/
در دلم کنم جستجوی تو/
در دلم کنم جستجوی تو/
جان جان جان از همه جهان/
می کشد دلم پَر به سوی تو/
دلسپرده ام من به روی تو/
در دل من است آرزوی تو/
دلسپرده ام من به روی تو/
در دل من است آرزوی تو/
دلسپرده ام من به روی تو/
دلسپرده ام من به روی تو/
در دل من است آرزوی تو/
بخت آینه باشدم اگر می نشاندم رو به روی تو/
جان جان جان از همه جهان/
می کشد دلم پر به سوی تو/
دل به دل ز تو تا تو آمدم/
قبله گاه من خاک کوی تو/
دل به دل ز تو تا تو آمدم/
قبله گاه من خاک کوی تو/
من که عاشقم مست و سرخوشم/
جرعه می کشم من صبوی تو/
گنج آرزو در دل منی/
گنج آرزو در دل منی/
در دلم کنم جستجوی تو/
در دلم کنم جستجوی تو/
جان جان جان از همه جهان/
می کشد دلم پر به سوی تو
متن ترانه کولی
رفت آن سوار کولی! با خود تورا نبرده/
رفت آن سوار کولی! با خود تورا نبرده/
شب مانده است و با شب تاریکی فشرده/
کولی! کنار آتش رقص شبانه ات کو؟/
شادی چرا رمیده؟ آتش چرا فسرده؟/
رفت آنکه پیش پایش دریا ستاره کردی/
رفت آنکه پیش پایش دریا ستاره کردی/
چشمان مهربانش یک قطره ناسترده/
رفت آن سوار کولی! با خود تو را نبرده/
می رفت گَرد راهش از دودِ آه تیره/
نیلوفرانه در باد پیچیده تاب خورده/
سودای همرهی را گیسو به باد دادی/
سودای همرهی را گیسو به باد دادی/
رفت آن سوار و با خود یک تارِ مو نبرده!/
رفت آن سوار و با خود یک تارِ مو نبرده!/
یک تارِ مو نبرده!
متن ترانه همه هیچم
نه فرشته ام، نه شیطان، کی ام و چی ام؟ همینم!/
نه ز بادم و نَزآتش که نواده ی زمینم!/
منم و چراغ خُردی که بمیرد از نسیمی/
نه سپیده دم به دستم، نه ستاره بر جبینم/
نه فرشته ام، نه شیطان، کی ام و چی ام؟ همینم!/
منم و ردای تنگی که به جز من اش نگنجد/
منم و ردای تنگی که به جز من اش نگنجد/
نه فلک بر آستانم، نه خدا در آستینم/
نه حق حقم، نه نا حق نه بدم، نه خوب مطلق/
سیه و سپیدم: ابلق! که به نیک و بد عجینم/
تب بوسه ایم از آن لب، به غنیمت است امشب/
که نه آگهم که فردا، چه نشسته در کمینم/
که نه آگهم که فردا، چه نشسته در کمینم/
منم و ردای تنگی که به جز من اش نگنجد/
نه فلک بر آستانم، نه خدا در آستینم/
نزنم نمک به زخمی که همیشگی ست، باری/
که نه خسته ی نخستین، نه خراب آخرینم/
که نه خسته ی نخستین، نه خراب آخرینم/
نه فرشته ام، نه شیطان
متن ترانه چونی بی من
ای همدم روزگار چونی بی من؟/
ای مونس و غمگسار چونی بی من؟/
من با رخ چون خزان زردم بی تو/
تو با رخ چون بهار چونی بی من؟/
ای زندگی تن و توانم همه تو/
جانی و دلی ای دل و جانم همه تو/
تو هستی من شدی از آنی همه من/
من نیست شدم در تو از آنم همه تو/
ای همدم روزگار چونی بی من؟/
ای مونس و غمگسار چونی بی من؟/
من با رخ چون خزان زردم بی تو/
تو با رخ چون بهار چونی بی من؟/
عشقت به دلم درآمد و شاد برفت/
باز آمد و رخت خویش بنهاد برفت/
گفتم به تکلف دو سه روزی بنشین/
بنشست و کنون رفتنش از یاد برفت/
ای همدم روزگار چونی بی من؟/
ای مونس و غمگسار چونی بی من؟/
من با رخ چون خزان زردم بی تو/
تو با رخ چون بهار چونی بی من؟/
ای در دل من میل و تمنا همه تو/
واندر سرِ من مایه ی سودا همه تو/
هرچند به روزگار در می نگرم/
هر چند به روزگار در می نگرم/
امروز همه تویی، امروز همه تویی و/
فردا همه تو، فردا همه تو/
ای همدم روزگار چونی بی من؟/
ای مونس و غمگسار چونی بی من؟/
من با رخ چون خزان زردم بی تو/
تو با رخ چون بهار چونی بی من؟
متن ترانه شتک
شتک زده است به خورشید، خون بسیاران/
شتک زده است به خورشید، خون بسیاران/
بر آسمان که شنیده است از زمین باران/
از زمین باران/
دریده شد گلوی نی زنان عشق نواز/
به نیزه ها که بریدندشان ز نیزاران/
دریده شد گلوی نی زنان عشق نواز/
به نیزه ها که بریدندشان ز نیزاران/
نسیم نیست؟ نه! بیم است بیم دار شدن/
نسیم نیست؟ نه! بیم است بیم دار شدن/
که لرزه می فکند بر تَن سپیداران/
سراب امن و امان است این/
نه امن و امان/
که ره زده است فریبش با باور یاران/
چو چاه ریخته، آوار می شوم بر خویش/
که شب رسیده و ویران ترند، بیماران/
برای من سخن از من مگو به دلجویی/
سخن مگو به دلجویی/
مگیر آینه، مگیر آینه پیش ز خویش بیزاران/
کجا به سنگرس دیو و سنگ بارانش/
در آبگینه حصاری شوند، هوشیاران/
در آبگینه حصاری شوند، هوشیاران/
شتک زده است به خورشید، خون بسیاران
متن ترانه در حصار شب
نفسم گرفت از این شب در این حصار بشکن/
نفسم گرفت از این شب در این حصار بشکن/
در این حصار جادویی روزگار بشکن/
نفسم گرفت از این شب در این حصار بشکن/
در این حصار جادویی روزگار بشکن/
تو که ترجمان صبحی به ترنم و ترانه/
لب زخم دیده بگشا صف انتظار بشکن/
چو شقایق از دل سنگ برآر رایت خون/
چو شقایق از دل سنگ برآر رایت خون/
چو شقایق از دل سنگ برآر رایت خون/
چو شقایق از دل سنگ برآر رایت خون/
به جنون صلابت صخره ی کوهسار بشکن/
تو که ترجمان صبحی به ترنم و ترانه/
لب زخم دیده بگشا صف انتظار بشکن/
سر آن ندارد امشب که برآید آفتابی/
تو خود آفتاب خود باش و طلسم کار بشکن/
بسرای تا که هستی که سرودنست بودن/
بسرای تا که هستی که سرودنست بودن/
به ترنمی، به ترنمی، دژ وحشت این دیار بشکن/
شب غارت تتاران همه سو فکنده سایه/
شب غارت تتاران همه سو فکنده سایه/
تو به آذرخشی این سایه ی دیوسار بشکن/
ز برون کسی نیاید چو به یاری تو اینجا/
تو ز خویشتن برون آ، سپه تتار بشکن/
ز برون کسی نیاید چو به یاری تو اینجا/
تو ز خویشتن برون آ، سپه تتار بشکن/
نفسم گرفت از این شب در این حصار بشکن
متن ترانه مرغ سحر (اجرای کر)
مگر نسیم سحر بوی زلف یار منست
مگر نسیم سحر بوی زلف یار منست
که راحت دل رنجور بی قرار من است
به خواب در نرود چشم بخت من همه عمر
به خواب در نرود چشم بخت من همه عمر
گرش به خواب ببینم
گرش به خواب ببینم که در کنار من است
که در کنار من است
اگر معاینه بینم که قصد جان دارد
اگر معاینه بینم که قصد جان دارد
به جان مضایقه با دوستان نه کار منست
حقیقت آنکه نه در خورد اوست جان عزیز
حقیقت آنکه نه در خورد اوست جان عزیز
ولیک در خور امکان و اقتدار من است
ولیک در خور امکان و اقتدار من است
اگر هزار غم است از جفای او بر دل
اگر هزار غم است از جفای او بر دل
هنوز بنده ی اویم که غمگسار منست
درون خلوت ما غیر در نمی گنجد
درون خلوت ما غیر در نمی گنجد
برو برو که هرکه نه یار منست بار منست
برو که هرکه نه یار منست بار منست
ستمگرا دل سعدی بسوخت در طلبت
دلت نسوخت که مسکین امیدوار منست
وگر مراد تو اینست بیمرادیه من
تفاوتی نکند تفاوتی نکند
چون مراد یار منست
متن ترانه گریه می آید مرا (ریمیکس)
🗣 Homayoun Shajarian
🎵 Gerye Miayad Mara
#HomayounShajarian
آبی که از این دیده چو خون میریزد
خون است بیا ببین که چون میریزد
پیداست که خون من چه برداشت کند
پیداست که خون من چه برداشت کند
دل می خورد و دیده برون میریزد
دل می خورد و دیده برون میریزد
آبی که از این دیده چو خون میریزد
خون است بیا ببین که چون میریزد
پیداست که خون من چه برداشت کند
دل می خورد و دیده برون میریزد
میروی و گریه می آید مرا
اندکی بنشین که باران بگذرد
میروی و گریه می آید مرا
اندکی بنشین که باران بگذرد
متن ترانه ماهی و گربه
گوش کن اینم چیزی نیست
جز این چاره ای نیست/
گوش کن اینم میگذره/
خاطره شو باد می بره/
می رقصه می ریزه آخرین برگ از درخت/
می بنده می ره آخر از شهر تیره، بخت/
تنگ شیشه ای شکست/
ما اما دست روی دست/
آخرین ماهی هم مرد/
آخرین شاخه پژمرد/
باد ما را با خود خواهد برد/
یاد ما را در خود خواهد داشت/
آب ما را حل خواهد کرد/
شهر ما را بغل خواهد کرد/
گوش کن شاید شب چیزی گفت/
تاریکی شاید رازی داشت/
بعد از اینجا شاید باغی بود/
شهری شاید آوازی داشت/
می رقصه می ریزه آخرین برگ از درخت/
می بنده می ره آخر از شهر تیره، بخت/
تنگ شیشه ای شکست/
ما اما دست روی دست/
آخرین ماهی هم مرد/
آخرین شاخه پژمرد/
باد ما را با خود خواهد برد/
یاد ما را در خود خواهد داشت/
آب ما را حل خواهد کرد/
شهر ما را بغل خواهد کرد
متن ترانه خانه بردوش
می رقصد زندگی، در جام چشم تو/
سر زد صبح امید، از شام چشم تو/
من رام چشم تو/
همچون چشم تو خموشم چون سر گیسویت، خانه بر دوشم/
گر بماندم گاه گاهی، یاد من کن/
گاه گاهی با نگاهی، یاد من کن/
گر نماندم روزگاری، یاد من کن/
با دو چشم اشکباری، یاد من کن/
می رقصد زندگی، در جام چشم تو/
سر زد صبح امید، از شام چشم تو/
من رام چشم تو/
همچون چشم تو خموشم چون سر گیسویت، خانه بر دوشم/
گر بماندم گاه گاهی، یاد من کن/
گاه گاهی با نگاهی، یاد من کن/
گر نماندم روزگاری، یاد من کن/
با دو چشم اشکباری، یاد من کن/
می رقصد زندگی، در جام چشم تو/
سر زد صبح امید، از شام چشم تو/
من رام چشم تو/
همچون چشم تو خموشم چون سر گیسویت، خانه بر دوشم
متن ترانه سال تا سال
بیا آتش باش، بیا به جان من ریز/
داغم کن اعجازی کن این غروب پاییز/
بیا قصه شو، تو این شبای بی خواب/
خوابم کن آزادم کن از زنجیر مهتاب/
بیا نغمه شو، بیا ترانه سر کن/
بیا آواز شو، شوری دگر کن/
بیا باور کن امید باد و باران/
بیا پروانه شو، بالی بزن از بام تهران/
سال تا سال اگر بی عشق موندیم/
آوازایی هست که باید می خوندیم/
صبح تا شب اگه از پا می افتیم/
قصه هایی هست که باید می گفتیم/
بیا قصه شو، تو این شبای بی خواب/
بیا آزاد شو از این شهر بی تاب/
بیا خنده شو،رو خشکی خیابان/
بیا پروانه شو، بالی بزن از بام تهران
متن ترانه لیلی
دوباره هوای شهر، بی قراره/
ستاره؟... ستاره ای به شب نداره/
دوباره هوای شهر، بی قراره/
زمستون به روی شهر، موندگاره،لیلی/
لیلی، لیلی، امید شهر بی قراره/
لیلی، لیلی، چراغ آسمون تاره/
لیلی، لیلی، بگو آسمون بباره/
لیلی، آخ لیلی، بگو که برگرده دوباره، لیلی/
پرستوهای شادی پر گرفتند/
دل از آبادی ما برگرفتند/
به راه شهرهای آفتابی/
زمین سرد، پشت سرگرفتند/
لیلی، لیلی، امید شهر بی قراره/
لیلی، لیلی، چراغ آسمون تاره/
لیلی، آخ لیلی، بگو که برگرده دوباره/
لیلی، آخ لیلی، بگو آسمون بباره/
لیلی/
سحرگاهان که این دشت طلاپوش/
سراسر می شود آواز و آغوش/
به دامان چمن ای غنچه بنشین/
بهارم باش با لب های خاموش/
لیلی، لیلی، امید شهر بی قراره/
لیلی، لیلی، چراغ آسمون تاره/
لیلی، آخ لیلی، بگو آسمون بباره/
لیلی، آخ لیلی، بگو که برگرده دوباره، لیلی
متن ترانه شباهنگام
تو را من چشم در راهم /
تو را من چشم در راهم /
شباهنگام/
شباهنگام که می گیرند در شاخ تلاجن سایه ها رنگ سیاهی/
و زان دلخستگانت راست /
و زان دلخستگانت راست /
اندوهی فراهم/
گرم یادآوری یا نه، من از یادت نمی کاهم/
گرم یادآوری یا نه، من از یادت نمی کاهم/
تو را من چشم در راهم شباهنگام/
شباهنگام که می گیرند در شاخ تلاجن سایه ها رنگ سیاهی/
و زان دلخستگانت راست /
و زان دلخستگانت راست/
اندوهی فراهم/
گرم یادآوری یا نه، من از یادت نمی کاهم/
گرم یادآوری یا نه، من از یادت نمی کاهم
متن ترانه نیمی از ما
قصه هایم برای تو، بگذار توی باغچه ات/
شعرهایم برای تو، بگذار روی تاقچه ات/
دست هایم برای تو، بکار، سبز خواهد شد/
بال هایم برای تو، بگیر،پرواز خواهد کرد/
آوازهایم برای تو، بگذار توی موهایت/
رازهایم برای تو، ببند دور دست هایت/
دست هایم برای تو، بکار، سبز خواهد شد/
بال هایم برای تو، بگیر،پرواز خواهد کرد/
ما از دشت، لالایی هایش را خواندیم تا خوابمان نبرد/
از کویر، آوازهایش را خواندیم تا یادمان نبرد/
ما از جنوب، آتش ها ساختیم تا سردمان نشود/
از گل سرخ، نامش را بردیم تا پرنده های سپید به شهر روشن خورشید دوباره برگردند/
قصه هایم برای تو، بگذار توی باغچه ات/
شعرهایم برای تو، بگذار روی تاقچه ات/
اشک هایم برای تو، بخند، رام خواهد شد/
شوق هایم برای تو،بگیر، آرام خواهد شد/
ما از شهر، سیب هایش را چیدیم تا صبح سر برسد/
از کوچه، کبوترهایش را دیدیم تا شهر پر بکشد/
ما از شب، آوازها ساختیم تا ترسمان بریزد/
از سفر، یادش را بردیم تا پرنده های سپید به شهر نیلی آرام، دوباره برگردند/
نیمی از ما با طوفان میرفت/
نیمی از ما در شب جا می ماند/
نیمی از ما با باران می ریخت/
نیمی از ما از باران می خواند
متن ترانه اینجا شهر من نیست
سربازی سر بازی سرسره بازی، سربازی را کُشت/
گوسفندی سر بازی گرگم به هوا، گرگی را خورد/
دست هایی روی آسفالت خیابان ها جان می دادند/
بال هایی زیرِ سایه ی سرد تفنگی بی جان می مُرد/
Irgendwer hat wohl das ortseingangsschid vertauscht/
(یکی تابلوی اسم شهر رو عوض کرده)/
Das ist nicht mehr meine stadt, alles sieth hier so anders aus/
(اینجا دیگه شهر من نیست، همه چیز یه جور دیگه ست)/
Ich erkenne nichts wieder, dort drüben zum beispiel, das graue haus …/
(همه چی غریبه ست،اون روبرو، اون خونه رنگیه، حالا سیاه ست)/
Das war mal quietschbunt und jetzt tragen sie farben aus der stadt hinaus./
(دیگه شهر از رنگ خالی شده)/
Mir scheint als ob der himmel sich um ein-zwei meter verschoben hat/
(انگار آسمون دو متر بالاتر رفته)/
Alles runde ist eckig, jedes dreieck ein perfektes quadrat/
(گردی ها گوشه دار شدن و مثلث ها، مربع های ناب)/
Die menschen sind seltsam verformt, sie haben lautsprecher, statt ihrer ohren/
(آدما خیلی عوض شدن، جای گوش، بلندگو دارن)/
Und wenn sie raden fallen die wörter aus dem himmel ihren hals hinab/
(وقتی می خوان حرف بزنن، واژه ها از آسمون تو دهنشون می افته)/
برادرا! برادرا!.. حتما اشتباهی شده، اینجا شهر من نیست/
برادرا! برادرا!.. حتما اشتباهی شده، اینجا شهر من نیست/
برادرا! برادرا!../
Bruder, irgendwas läuft falsch hier, das ist nicht mehr meine stadt./
(برادرا! حتما اشتباهی شده، اینجا شهر من نیست)/
برادرا! برادرا!../
Irgendwar läuft falsch hier, das ist nicht mehr meine stadt./
(برادرا! حتما اشتباهی شده، اینجا شهر من نیست)
Irgendwer hat wohl das ortseingangsschid vertauscht/
(یکی تابلوی اسم شهر رو عوض کرده)/
Das ist nicht mehr meine stadt, alles sieth hier so anders aus/
(اینجا دیگه شهر من نیست، همه چیز یه جور دیگه ست)/
Ich erkenne nichts wieder, dort drüben zum beispiel, das graue haus/
(همه چی غریبه ست،اون روبرو، اون خونه رنگیه، حالا سیاه ست)/
Das war mal quietschbunt und jetzt tragen sie farben aus der stadt hinaus/
(دیگه شهر از رنگ خالی شده)/
سربازی سر بازی سرسره بازی، سربازی را کُشت/
گوسفندی سر بازی گرگم به هوا، گرگی را خورد/
برادرا! برادرا!../
Bruder, irgendwas läuft falsch hier, das ist nicht mehr meine stadt/
(برادرا! حتما اشتباهی شده، اینجا شهر من نیست)/
برادرا! برادرا!../
Irgendwar läuft falsch hier, das ist nicht mehr meine stadt./
(برادرا! حتما اشتباهی شده، اینجا شهر من نیست)/
برادرا! برادرا!.. حتما اشتباهی شده، اینجا شهر من نیست/
برادرا! برادرا!.. حتما اشتباهی شده، این شهر شهر من نیست...
متن ترانه تا صبح فردا
آبی ست، چیزی روشن در چشم هایت/
می روید باغی روشن از دست هایت/
من با اشک از چشمان تو می ریزم/
با باغ از دستانِ تو می رُویم/
چیزی تا صبح فردا نمانده/
ماییم و صد قصه ی نخوانده/
باید از شهرِ تیره بُگریزیم/
باید با قصه ها در آمیزیم/
من از دستِ غمت، من از دستِ غمت/
عزیزم چه مشکل ببرم جان، چه مشکل ببرم جان!/
من از دستِ غمت، من از دستِ غمت/
عزیزم چه مشکل ببرم جان، چه مشکل ببرم جان!/
هر پاییز از چشمانِ تو می ریزد/
هر بار شکلی دیگر برمی خیزد/
امروز هم چشمانِ تو چه طوفانی ست!/
این پاییز در شهرِ موی تو طولانی ست/
در تو هر قصه ای جان می گیرد/
در من یک رازِ دیگر می میرد/
باید از شهرِ تیره بُگریزیم/
باید با قصه ها در آمیزیم/
چه دشت هایی در راه است!/
چه شهرهایی در باران!/
چه باغ هایی خندانند و اشک هایی پنهان!/
من از دست غمت، من از دست غمت/
عزیزم، چه مشکل ببرم جان، چه مشکل ببرم جان!/
آبی ست، چیزی روشن در چشم هایت/
می روید باغی روشن از دست هایت/
من با اشک از چشمان تو می ریزم/
با باغ از دستانِ تو می رُویم/
من از دست غمت، من از دست غمت/
عزیزم، چه مشکل ببرم جان، چه مشکل ببرم جان!/
من از دست غمت، من از دست غمت/
عزیزم، چه مشکل ببرم جان، چه مشکل ببرم جان!
متن ترانه شهر من بخند
شهر من از شمال با کوه ها می رقصد/
از جنوب با کولی ها/
شهر من از شمال با خاطره هایش می خوابد/
از جنوب با رویاها/
قصه ای ست این شهر/
رازهای سربسته ای ست هر بار/
روزها از خواب ها، بیدارها سرشار/
شب تا روز بیدار/
شهر من شهروندی پر از ماشین و سیمان است هر روز/
شهر منم هم عاشقی با چشم گریان است هر شب/
شهر من را مردمش حرف نشنیدند و پند/
شهر من را کودکی در چهارراهی کرده بند/
شهر من ... بخند!/
شهر من ... بخند!/
شهر من ... بخند!/
شهر من ... بخند!/
شهر من صد قصه از عشق پنهان کرده است/
شهر من صد شعر از درد بر جان کرده است/
شهر من را سوزِ ساز مردمانش برده هوش/
از دِلش آوازهای، عاشقان آید به گوش/
شهر من با شب حدیثِ راهِ پر خون می کند/
کوچه کوچه قصه های عشقِ مجنون می کند/
شهر من داستانِ قهرمان هایش به یادش مانده است/
شهر من آوازهایی بی صدا در سوگِ مردم خوانده است/
شهر من ... بخند!/
شهر من ... بخند!/
شهر من ... بخند!/
شهر من ... بخند!
متن ترانه یادگار دوست
من قلب تورا ز دست آسان ندهم/
دل بر نکنم ز دوست تا جان ندهم/
از دوست به یادگار دردی دارم/
از دوست به یادگار دردی دارم/
کان درد به صد هزار درمان ندهم/
کان درد به صد هزار درمان ندهم/
تا با غم عشق تو مرا کار افتاد/
تا با غم عشق تو مرا کار افتاد/
بیچاره دلم، بیچاره دلم در غم بسیار افتاد/
بیچاره دلم در غم بسیار افتاد/
بسیار فتاده بود اندر غم عشق/
بسیار فتاده بود اندر غم عشق/
اما نه چنین زار اما نه چنین زار، که این بار افتاد/
اما نه چنین زار اما نه چنین زار، که این بار افتاد/
من بودم و دوش آن بت بنده نواز/
از من همه لابه بود از وی همه ناز/
شب رفت و حدیث ما به پایان نرسید/
شب رفت و حدیث ما به پایان نرسید/
شب را چه گُنه حدیث ما بود به راز/
شب را چه گُنه حدیث ما بود به راز
متن ترانه والس ۱
منو بشنو از دور، دلم میخواهدت/
هر روز با آواز، دلم میخواندت/
میگویمت به باد، باد مینالدت/
می ریزمت به ابر، ابر میباردت/
میشینمت بمان مینوشمت چو چای/
میشینمت بمان مینوشمت چو چای/
چای های سبز، سبزهای دور/
دور های سخت، آی عشق، آی عشق/
چهرهی آبیات پیدا نیست/
منو بشنو از دور، دلم میخواهدت/
هر روز با آواز، دلم میخواندت/
میریزمت به خاک، خاک میرویدت/
میگویمت به گل، گل میبویدت/
میگویمت به شعر، میخوانمت ز حفظ/
میگویمت به شعر، میخوانمت ز حفظ/
شعرهای نو، نو های دور، دورهای سخت/
آی عشق، آی عشق/
چهره ی سرخت پیدا نیست
متن ترانه باز باران
به دلم آتش افتاده
به چشمانم خواب نمی آید
ز چه رو از من دوری می کنی؟
بگو ای روشنایی چشمانم
رند من!ء
بزرگ من!ء
سالهاست که به امید توام
سالهاست که در بند توام
این چه آه و ناله است؟
که دل در تب شبانه می سوزد
تو به خاطر خود از من دور گشته ای
نگو منم که دیوانه ام
رند من!ء
بزرگ من!ء
سالهاست که به امید توام
سالهاست که در بند توام
متن کردی:
ئا گه ر که تیه دلی مه ن
خه ونا که وه چا وه مه ن
چما توژ مه ن دور که تی
بیژه رونیا چاوه مه ن
ره ندا مه ن
گه ورا مه ن
چه ن ساله له هه ویا ته مه
چه ن ساله به ندا ته مه
ئه و چه ئاخ و نالینه
دل شه و ته به رف بینه
تو بخاطر خو دیکی
مه بیژه ئه ویا دینه
ره ندا مه ن
گه ورا مه ن
چه ن ساله له هه ویا ته مه
چه ن ساله به ندا ته مه
متن ترانه مثلث
چشمات مثل مُثلث، دسات مثل گندم زار/
دمینِ قلبت همش خون تو/
مینِ قلب یک مَن خون/
چشمات مثل مُثلث، دسات مثل گندم زار/
دمینِ قلبت همش خون تو/
دمینِ قلبت یک مَن خون/
تو چشمات مثل مُثلثس می دَنی؟/
دمین قلب تو همش خُونس می دَنی؟/
دمینِ قلب تو یک مَن خُونس می دَنم/
دمینِ قلب تو همش خُونس می دَنی؟/
چشمات مثل مُثلث، دسات مثل گندم زار/
دمینِ قلبت همش خون/
دمینِ قلبت یک مَن خون/
چشمات مثل تو، مُثلث دسات مثل گندم زار/
دمینِ قلبت همش خون/
دمینِ قلبت یک مَن خون/
تو چشمات مثل مُثلثس می دَنی؟/
دمینِ قلب تو همش خُونس می دَنی؟/
دمینِ قلب تو یک مَن خُونس می دَنم/
تو منِ قلب تو همش خُونس می دَنی؟/
چشات مهتاب قلبت خون/
صدات چیک چیکِ بارون/
نگات گرمای آفتاب صُبحت باغ بهارون
متن ترانه مقدمۀ خسرو و شیرین
کنار چشمه ای بودیم در خواب/
تو با جامی ربودی ماه از آب/
چو نوشیدیم از آن، جام گوارا/
تو نیلوفر شدی من اشک مهتاب/
اگر یک شب تو برگردی دوباره/
به گیسویت می افشونُم ستاره/
نمی دونی مگر ای نازنینُم/
دلُم هر روز و شب مهر تو داره
متن ترانه خسرو و شیرین
آتشی در سینه دارم جاودانی/
عمر من مرگیست نامش زندگانی/
رحمتی کن کز غمت جان می سپارم/
بیش از این من طاقت هجران ندارم/
کِی نَهی بر سرم پای ای پری از وفاداری/
اشک من شد تمام بس در غمت کرده ام زاری/
گرچه نازِ دلبران دل تازه دارد/
ناز هم بر دل من اندازه دارد/
آتشی در سینه دارم جاودانی/
عمر من مرگیست نامش زندگانی/
رحمتی کن کز غمت جان می سپارم/
بیش از این من طاقت هجران ندارم
متن ترانه از سرزمینهای شرقی
تو را نادیدنِ ما غم نباشد/
که در خَیلت به از ما کم نباشد/
من از دستِ تو در عالم نَهم روی/
ولیکن چون تو در عالم نباشد/
تو را نادیدنِ ما غم نباشد/
که در خیلت به از ما کم نباشد/
من از دست تو در عالم نهم روی/
ولیکن چون تو در عالم نباشد/
تو با ناز به صد راز کنی اندر سرم صد قصه آغاز/
من آن مرغ، من آن با، کنم اندر هوایت بال و پرواز/
بیا بار سفر بندیم از این دشت/
زمستون باز توی این خونه برگشت/
بیا تا قصّه ها گویم برایت/
که دوران جدایی دیر بُگذشت/
بیا بار سفر بندیم از این دشت/
زمستون باز توی این خونه برگشت/
بیا تا قصّه ها گویم برایت/
که دوران جدایی دیر بُگذشت
متن ترانه آقای بنفش
🗣 Silver Band
🎵 Mishe Bargardi
#SilverBand
ميشه برگردى؟
شبا معمولا بيدارم،تا صبح
حوصله ى هيچكسو ندارم،كه تو
پيشم برگردى و من بگم
جز تو ندارم همدردى
شبا معمولا بيدارم
فكر به تو نه ! نميذاره بخوابم
حوصله ى هيچكسو ندارم
ميشه برگردى؟
ميشه برگردى؟ نبودت حقم نيست
ميشه برگردى؟ بديات حقم نيست
كاش دستتو بدى، ميشه رد شد از اين جهنم
از دست تو كه نيست، دلخورم بى جهت من
حتى نباشى تا تَش با تو ميرم
افتادم از چشات اشكاتو ديدم
هركجا برات دلم تنگ شد
شعراتو نوشتم،عكساتو ديدم
توى قاب دارى هنوز برام ميخندى
زل زدى بهم، با اينكه قهرى
از نگات، حرفاتو شنيدم!
چطور تو دلت، جا ميشه ترديد؟
برگرد هنو اينجا مث قديمه
دلتنگمى؟يا كه حس من اينه؟
بيا بذار حرفامو بزنم
غرورو بشكنش،قصه همينه!
دستات يه روزى مال من بود
برگرد باتو ميشه حال من خوب
شدم دلتنگ خال روى ابروت
شايدم،تنهايى فال من بود!
انگار چندساله سردردم
ميدونم دوسدارى برگردم
ولى غرور مانع س بينمون
بد شدى يهو يا من بد كردم؟
ها؟!
شب تا صبح فكر به تو
گرفته خوابمو
اين يه حالت عادى نيست
كه من بى تو دارمو!
روز به روز داره بيشتر ميشه
فكر نكن كه واسم عادى بشه
نبودِ تو! نبود تو...
نه اين يك دروغ محضه
فكر كن بهم،ببين فقط يه لحظه
چشاتو ببند،
فكر كن به من،فكر كن به من!
ميشه برگردى؟ميشه برگردى؟
ميشه؟
ميشه برگردى؟نبودت حقم نيست
ميشه برگردى؟بديات حقم نيست!
متن ترانه نگاه کن
نگاه کن که غم درون دیده ام
چگونه قطره قطره آب می شود
چگونه سایه ی سیاهِ سرکشم
اسیر دست آفتاب می شود
نگاه کن!
تمام هستی ام خراب می شود
شراره ای مرا به کام می کشد
مرا به اوج می برد، مرا به دام می کشد
نگاه کن!
تمام آسمانِ من، پر از شهاب می شود
تو آمدی ز دورها و دورها
ز سرزمین عطرها و نورها
مرا ببر امیدِ دلنواز من
ببر به شهر شعرها و شورها
نگاه کن که موم شب به راه ما
چگونه قطره قطره آب می شود
نگاه کن!
تو می دمی و آفتاب می شود
متن ترانه درس علوم
از درسِ علوم جمله بُگریزی بِه/
و اندر سرِ زلفِ دلبر آویزی به/
ز آن پیش که روزگار خونت ریزد/
تو خونِ قنینه در قدح ریزی به/
از آمدن و رفتنِ ما سودی کو؟/
وز بافته ی وجودِ ما پودی کو؟/
در چَنبَرِ چرخ جانِ چندین پاکان/
میسوزد و خاک میشود دودی کو؟/
از آمدن و رفتنِ ما سودی کو؟/
وز بافته ی وجودِ ما پودی کو؟/
در چَنبَرِ چرخ جانِ چندین پاکان/
میسوزد و خاک میشود دودی کو؟/
از آمدنم نبود گردون را سود/
وز رفتن من جاه و جلالش نفزود؛/
وز هیچکسی نیز دو گوشم نشنود/
کاین آمدن و رفتنم از بهر چه بود؟/
جامی است که عقل آفرین میزندش/
صد بوسه زِ مِهْر بر جَبین میزندش؛/
این کوزهگر دَهْر چنین جامِ لطیف/
میسازد و باز بر زمین میزندش
متن ترانه هزارتا قصه
دلا دیدی که خورشید از شبِ سرد/
چو آتش سر ز خاکستر برآورد/
ز هر خونِ دلی سروی قد افراشت/
به هر سَروی، تَذَروی نغمه برداشت/
که خورشید از شب سرد/
چو آتش سر برون کرد/
که از خون دل ما/
تذروی نغمه سر کرد/
صدای خون در آوازِ تذرو است/
دلا این یادگار خونِ سرو است/
دلا دیدی، که خورشید از شب سرد/
چو آتش سر ز خاکستر برون کرد/
برادر نوجوونه برادر غرق خونه/
برادر مثل خورشید سر میکشه تو خونه/
خونه ی مادربزرگه هزار تا قصه داره/
خونه ی مادربزرگه شادی و غصه داره/
خونه ی مادربزرگه هزار تا قصه داره/
خونه ی مادربزرگه شادی و غصه داره/
کنار خونۀ ما همیشه سبزه زاره/
دشتاش پر از بوی گل اینجا همش بهاره/
کنار خونۀ ما همیشه سبزه زاره/
دشتاش پر از بوی گل اینجا همش بهاره
متن ترانه آشوبم
تنها تویی تو که می تپی به نبض این رهایی
تو فارغ از وفور سایه هایی
باز آ که جز تو
جهان من حقیقتی ندارد
تو میروی که ابر غم ببارد
به سمت ماندنت راهی، نمی شوی چرا گاهی
ستاره هدیه کن به مشت پوچ شب ها
شمرده تر بگو با من ، حروف رفتنت تا من
بگیرم از دلت همه بهانه ها را
آشــــــــــــــــــــــــوبم، آرامشم توئی
به هر ترانه ای سر می کشم توئی
سحر اضافه کن به فهم آسمانم
آشــــــــــــــــــــــــوبم، آرامشم توئی
به هر ترانه ای سر می کشم توئی
بیا که بی تو من غم دو صد خزانم
بگذار ، بگویم
که از سراب این و آن بریدم
من از عطش ، ترانه آفریدم
به سمت ماندنت راهی، نمی شوی چرا گاهی
ستاره هدیه کن به مشت پوچ شب ها
شمرده تر بگو با من ، حروف رفتنت تا من
بگیرم از دلت همه بهانه ها را
آشــــــــــــــــــــــــوبم ، آرامشم توئی
به هر ترانه ای سر می کشم توئی
بیا که بی تو من غم دو صد خزانم
متن ترانه مرا به خاطرت نگه دار
باز امشب دل من غرق گله شد
بی تاب و بی رمق بی حوصله شد
دردا که دوری دردا
ای آرزوی فردا توبیا تو بیا
نداری خبر ز حال من نداری
که دل به جاده می سپاری
سحر ندارد این شب تار
مرا به خاطرت نگهدار
از من دیگر بصری در آینه نیست
پیدا کن تو مرا این فاصله چیست
ای معنی شعرِ ترِ من
پرواز جاری در پر من
تو بیا تو بیا
سرگردانم بر سرِ کویت
شب میبارد از سرِ مویت
نداری، خبر ز حال من نداری
که دل به جاده می سپاری
سحر ندارد این شب تار
مرا به خاطرت نگهدار
متن ترانه هندسه
هرگوشه ای از شورِ آواز من پیدا می شود قصیده ی تو
نورِ باورِ پرواز تا به ناکجا تابیده شد به جان ز دیده ی تو
طلوعِ نگاه شروعِ شراب از مُختصاتِ نامِ توست
ایمانِ من در حلقه ی هندسه ی اندامِ توست
نامت از ازل شکُفته بر لب
نقره می زند رُخِ تو بر شب
کاش این ماجرا به سرنیاید
شاهی بی گُمان به مَسند دل
نجوا می کنی امید ساحل
کاش این ماجرا به سر نیاید
ببار ای ابرِ مِی اندود من مستانه ام کن
بسوز اندیشه را از بیخ و بُن دیوانه ام کن
چو رودی بر روانم شو روان ای دولتِ شعر
بکَن تن را ز من من را ز جان جانانه ام کن
متن ترانه باران تویی
از آسمانم ماتم ببارد
هراس بی تو ماندنم ادامه دارد
نمی نویسم ترانه بی تو
چگونه پر کشد خیال واژه بی تو
به لب رسیده جان کجایی کجایی
که برده طاقتم جدایی
باران تویی به خاک من بزن
باز آ ببین که بی مه تو من
هوای پر زدن ندارم
باران تویی به خاک من بزن
باز آ ببین که در ره تو من
نفس بریده در گزارم
مگر ندانی چو از تو دورم
بی راهه ای خموش و تار
بی عبورم
نمی توانم دگر بگویم
که من اسیر این خزان تو به تویم
به لب رسیده جان کجایی کجایی
رهی نمانده تا رهایی
باران تویی به خاک من بزن
باز آ ببین که بی مه تو من
هوای پر زدن ندارم
باران تویی به خاک من بزن
باز آ ببین که در ره تو من
نفس بریده در گزارم
باران تویی به خاک من بزن
بازآ ببین که بی مه تو من
هوای پر زدن ندارم
متن ترانه زن دیوانه
با توام پنجره هان رونقِ این خانه چه شد
آن زنِ دیوانه که رفت آن مردکِ دیوانه چه شد
از مرد شب آواره بگو بگو خورشید شبش کجاست
از تسـبیحِ عاشقانه ها بگو دانه به دانه چه شد
آه خواب آلودگی بی تو در چشمِ عاشق نیاید
تنها ماندم کسی جز تو شاید نشاید که آید
پیدا شو شعله کن جانِ پروانه را
عمرِ دیوانه دیری نپاید
کجا می روی کمی بمان عشق
زمینم نزن از آسمان عشق
بیا به باران تکیه کن قدم قدم این پرسه را
بیا بگیر از چهره ام غم و شب و تب هر سه را
مرا به طوفان داده ای خودت کجایی
متن ترانه کلاغ
هوا آن سوی چشمانم بارانیست
سکوتم تحفه رنجی پنهانیست
به شب آغشته می ماند خورشیدم
فراز تپه ای ماهی پیدا نیـست
صدایی از درون با من می گوید
شروعِ فصلِ بی رحم تنهاییست
پـر می زند بر بامم سیاهِ کلاغ و شب
به ویرانه ها می مانم خانه بی چراغ و تب
می سوزدم می کوبد به در دست سرد باد
جز رفتنت تصویری نمی آورم بـه یـاد
هوا آن سوی چشمانم بارانیست
سکوتم تحفه رنجی پنهانیست
هوا را پنجه می سایم، می بینی
نفس اطرافِ دستانم پیدا نیست
متن ترانه عاشقانه تنهاست
با تو رسیده ام به شبی ابدی
آه تو کوچه کوچه مرا بلدی
من به جز آبیِ نگاهت آسمانی نمی شناسم
تا تو سرگرم روزگاری از نفس بی تو می هراسم
رد شو از قاب لحظه هایم دیده شو عاشقانه تنهاست
رهسپارم به سویت اما جاده لبریز سوز سرماست
مرا باور کنی یا نه تویی پایانِ ویرانی
چه غمگینانه آزادی از آن عهدی که می دانی
با تو رسیده ام به شبی ابدی
آه تو تار و پود مرا بلدی
آه نمی رود ز یادم تمام خاطراتی که عاشقانه سر شد
متن ترانه حرفی بزن
حرفی بزن تو ای درد آشنا
می شکنی چرا قلب مرا
منی که عمری پا به پای تو دویده ام وای
منی که جز عشقت ، گلی دگر نچیده ام وای
ندارم بُغضی از تقدیر
از این دورانِ دور و دیر
خدا می داند
سپردم هرچه هست هستی
به دستت ای میِ مستی
خدا می داند
متن ترانه خوشا به من
خوشا به من که دستِ تو پرواز هدیه می کند
خوشا به تو که عاشقت صد بارگریه می کند
خوشا که قامتم رِسَد به میوه ی خیال تو
رسیده ای نچینمت منم حریفِ کالِ تو
می نوشم از چشمانِ تو
جُرعه به جُرعه شعرِ نو
حافظه ی دستانِ من
پـر شده از دامانِ تو
متن ترانه شبیه یک مرداب
چه می بینی بگو با من چقدر راه مانده تا جاده
به شیب شب سرازیرم عطش می زاید این باده
دریـغـا از عشـق درایـن شــامِ شـوم
که کوچه می گرید ستاره ها مغموم
ترانه بی رونق به کنجِ غم محکوم
ای داد و ای فریاد از این شب بی خواب
که غُصّه می پاشـد به خلوتم مهتاب
منم سُکونی گس شـبیهِ یک مرداب
نمی دانم چـه شـد دسـتم رها کردی
نمی دانی به کارِ دل چه ها کردی
متن ترانه در حسرت ماه
سـربذار روی شـونه هام
تا بگم آروم از غُصّه هام
تا بگم چی اومد به سـرم
رفت چرا نازنیـن دلبــرم
عیش وشراب ومستی کارِ ما بود
عشق وخدا وهستی یارِ ما بود
اما شد رنگِ زمستون نو بهارِ ما
بَزمِ مهر وجنون در دل به پا بود
سینه لبریز ازشور ازوفا بود
اما غم آمد به قلبم ای خدا چرا
سوختم سوختم من از غم
دلِ او پیِ یارِ دیگری بود
که عمرِ رویای من به سررسید
باختم باختم من به او
همه ی عمرِ دلدادگی رو
که غربت به خانه ام سرک کشید
خسته ام از دست روزگار
آسمان تو هم با من ببار
چشم من مونده خیره به راه
من شبم در حسرتِ ماه
عیش وشراب ومستی کارِ ما بود
عشق وخدا وهستی یارِ ما بود
اما شد رنگِ زمستون نو بهارِ ما
بَزمِ مهر وجنون در دل به پا بود
سینه لبریز ازشور ازوفا بود
اما غم آمد به قلبم ای خدا چرا
متن ترانه قطار
جاری شو سپردمت به جاده های رها
به عمـقِ باران به روحِ آینه ها
مائیـم و صراحتِ کهنه تازه شدن
بـبین به چشمت زوالِ خاطره را
من و این بی زبانی
به راهیم بی نشانی
فرضم کن ستاره ای بر بام ترانه گفتن
فرضم کن جوانه ای بیزار از خزان خفتن
کاش جا نماند از قطارش آرزویت
کاش پـا بگیرد راه و رفتن روبرویت
متن ترانه قطره های باران














متن ترانه موسیقی متن 1
مرز در عقل و جنون باریک است
کفر و ایمان چه به هم نزدیک است
عشق هم در دل ما سردرگم
مثل ویرانی و بهت مـردم
گیسویت تعزیتی از رویـا
شب طولانی خون تا فردا
خون چرا در رگ من زنـجیر است
زخم من تشنه تر از شمشیر است
مستم از جام تهی حیرانی
باده نوشیده شده پنهانـی
عشق تو پشت جنون محو شـده
هوشیاری است مگو سهو شده
من و رسوایی و این بار گناه
تو و تنهایی و آن چشم ســیاه
از من تازه مسلمان بگذر، بگذر
بگذر، از سر پیمان بگذر، بگذر
دین دیوانه به دین عشق تو شد
جاده ی شک به یقین عشق تو شد
مستم از جام تهی، حیرانی
باده نوشیده شده پنهانی
- ★★
- ★★
- ★★
- ★★
- ★★
شما اولین نظر را بنویسید.